نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

نگارنامه

ماجرای مهد نرفتن من

مامان و بابا بعد از کلی کلنجار رفتن با خودشون تصمیم گرفتن منو بذارن مهد. خیلی سخت بود براشون به خصوص برای مامان. وقتی مامان ظهر می اومد دنبالم من کلی گریه کرده بودم و چشمام اشکالود بود. چون هر نی نی که گریه می کرد منم گریه می کردم. چون از جیغ و صدای بلند می ترسیدم. مامان رو که می دیدم آه می کشیدم و می رفتم بغلش. مامان هم دو روز اول گریه می کرد. توی ماشین مامان هی از توی آینه منو نگاه میکرد و در حالی که اشک می ریخت برام شعر می خوند. و من ساکت بودم و با چشمای مظلومم بهش نگاه می کردم. بعد مامان تا شب خودشو لعن و نفرین می کرد و تصمیم می گرفت فرداش بره استعفا بده اما دوباره روز از نو روزی از نو! 3 روز گذشت... سه شنبه مامان اومد دنبالم. م...
9 خرداد 1392

مسابقه

از طرف یکی از دوستام، مامان سویل و آراز جون به يه بازي دعوت شدم. البته سوالا زیاد بود و من فقط اونایی رو جواب دادم که مربوط به دخملمه: - بزرگترین ترس در زندگیت چیه؟ دوری از دخملم به هر طریقی 2- اگر 24 ساعت نامرئی میشدی، چی کار میکردی؟ می رفتم توی مهد دخملم تا ببینم اونجا چیکار می کنه 3- اگر غول چراغ جادو، توانایی برآورده کردن یک آرزوی 5 الی 12 حرفت را داشته باشد،‌ آن آرزو چیست؟  همیشه کنار دخملم 4- اگر بخواهی با تونل زمان فقط به یک روز از زندگیت در حال، گذشته و آینده سفر کنی، آن روز کدام است؟ روزی که برای دخملم شناسنامه گرفتن. 5- اسم دیگه برای وبلاگت انتخاب کن؟ بدون دخملم هرگز   ...
7 خرداد 1392

اولین روز مهدکودک من

بعد از یک ماه بلاتکلیفی من مهدکودکی شدم! وقتی پرستارم نتونست دیگه منو نگه داره من سه روز ار هفته رو می رفتم خونه دایی محسن یک روز می رفتم خونه بابایی و دو روز هم مامانی میومد خونه ما تا منو نگه داره. مامانم هم این وسط دنبال یه مهد کودک خوب می گشت. بعد از کلی پرس و جو 2 تا مهد رو انتخاب کرد. اما اونا پر بودن و من باید منتظر می موندم تا مامانای معلم بچه هاشون رو از مهد بردارن و جا برای من خالی بشه. بالاخره یه روز از مهد به مامانم زنگ زدن و قرار شد من از شنبه 4 خرداد برم مهد. کلی هم مدارک و اینا لازم داشت. برای گواهی سلامت من رفتم پیش دکترم و تا نوبتم بشه با یه پسر با مزه به اسم کورش که فامیلیش هم مثل من بود دوست شده بودم: بعد هم مام...
4 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد